پیغام مدیر :
تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش به من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند
 
 
.
سامانه پیامکی بافق پیام رسان
جملات کوتاه و زیبا و اس ام اس
سامانه پیامکی 1334 1333 5000 آمادگی دریافت اس ام اس های زیبای شماست :
.

کانال تلگرام دنیای پیامکهای ناب

.

کانال تلگرام دنیای پیامک

..

جملات کوتاه و زیبا و اس ام اس/حوادث

تازه های سرگرمی

.
 



.
لطیفه های خنده دار کودکانه
نوشته شده در شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۲
ساعت : 17:12
نویسنده : ℜ℮zα

یه روز دو تا تنبل میرن بانک میزنن، اولی میگه بیا پولا رو بشمریم.

دومی میگه: ولش كن فردا رادیو میگه!

.

.

آقای فراموشکار میره دكترمیگه آقای دكترمن فراموشی گرفته ام.

دكتر میگه: چندوقته این بیماری رو دارین؟

آقای فراموشکار  میگه: كدوم بیماری؟  

.

.

پسر مهربان داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میكرده، بهش میگن چرا گریه میكنی؟

میگه: دلم واسه خواننده‌اش میسوزه، طفلكی لال بوده!

.

.

یه پسره به دوستش میگه: بیا بریم دریا.

دوستش میگه: نه اگه غرقشم مامانم منو میكشه!

.

.

 

طرف جلوی یک عابر بانک ایستاده بود و التماس می‌کرد:

تو می‌تونی دو میلیون تومان به من قرض بدی،

می دونم که داری، کمکم کن، به خدا بهت بر می گردونم!

.

.

پدر پسرشو میفرسته دانشکده افسری،

دوستاش بهش میگن: درس پسرت که خیلی خوبه بود،

بهتر بود میگذاشتی دکتر یا مهندس بشه؟

پدر میگه: نه، آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!

.

.

قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟

متهم: جناب قاضی! خودش می‌خواست،

هر وقت من را می‌دید،می‌گفت یک سری به ما بزن!

 

:: موضوعات مرتبط: لطیفه های خنده دار کودکانه
:: برچسب‌ها: لطیفه های خنده دار کودکانه