تنها بودن ، قدرت میخواهد...

و این قدرت را کسی به من داد که روزی میگفت تنهایت نمیگذارم...

مررررسی از تنهای خسته

میـنویسم

برای تو

دیگران میآیند و میخوانند و میگویند : خوب بود...

اما آنها هرگز نمیدانند چه قدر سخت است

مـَــن ..

طَعـــم شیرین یافتن را

در طَعم تلــخ از دَستــــ ـــ ـ دادن یافتــَـم

و در این میان

سَهم من تنهـــــا یک یادَتـــ ـــ ـ به خیر

ساده بود ..

.

.

.

در بیکـــــــــــــــــران دور بر سنگ سخت گو با گوهر سرشت

دستی چنین نوشت " دنیا فدای دوســــــــــــــت

ممنون از امید و آرزو

افتاده درختی که به خود می تابید

از داغ تبر به خاک غم می نالید

گفتم چه کسی به ریشه ات زد وگفتا

آن کس که به زیر سایه ام می خوابید

با تشکر از تارا عزیز

هَـر وَقت که قَهوه ـمیخورَم - به تو لَعنَت میفرِستَم-

هـی لـَعـنـتـی !

حَق ِ من - تلخی ِ قهوه نبود-

شـیـریـنـی ِ "لَـبـانَـت" بــود . ....

 مررررسی از امید و آرزو

بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم

آشنا با همه ی پنجره های شهرم

چون تو را پشت همین پنجره ها گم کردم

فرستنده رها عزیز

اگر رفت ،

گریه نکن ..

یک روز چشمان یک نفر ،

عاشقش می کند ..

یک روزی معنیه کم محلی را می فهمد ..

یک روز شکستن را درک می کند ..

آن روز می فهمد آه هایی که کشیدی ،

از ته قلبت بوده ..

می فهمد شکستن یک آدم تاوان سنگینی دارد ..

ممنون از شراره عزیز

” دیگر صاف راه نمیروم ”

مهم نیست میگویند

سالم نیستم

مهم این است تو میدانی

غم نبودنت

کمرم را خم کرده…

فرستنده شراه خانم

رو تو تعصب دارم ولی ادعایی ندارم

نمی گم خیلی خوشکلی..

چون خوشکتراز تو زیاده

نمی گم خیلی پولداری ..

چون پولدارتر از تو زیاده

نمی گم خیلی شیرین زبونی ..

چون چرب زبون تر و خوش صحبت تر از تو زیاده

ولی..

می گم : تو همونی که برای من بهترینی…

مررررسی از شراره خانم

شانــه هایشـ را...

به من قرضـ بدهـد...!

تا یکـ دل سیر گریهـ کنمـ؟!

بدونـ هیچـ حرف و سوالــ و جوابــ و دلداریـ و نصیحتــــــی...؟

فرستنده شراره خانم

می دونی چرا وقتی میخوای بری تو رویا چشمهات رو میبندی؟

وقتی میخوای گریه کنی چشمهات رو میبندی؟

وقتی میخوای خدارو صدا کنی چشمهات رو میبندی؟

وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمهات رو میبندی؟

چون قشنگ ترین لحظات این دنیا قابل دیدن نیستن !

سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداند ودلش...

که همه تنها لبخندهایش را میبینند،

که حسرت میخورند،

به خاطر شاد بودنش...

به خاطر خنده هایش...

و هیچکس جزهمان دخترنمیداند چقدر تنهاست...

که چقدر میترسد...

از باختن...

از اعتماد بی حاصلش...

مررررسی از مریم عزیز

گاهی عمر تلف میشود ؛ ..

به پای یک احساس ..

گاهی احساس تلف میشود ؛ ..

به پای عمر ! ..

و چه عذابی میکشد ، ..

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛ ..

مطمئن باش و برو

ضربه ات کاری بود دل من سخت شکست وچه زشت به من و سادگیم خندیدی

به منو عشق پاکی که پر از یاد تو بود

و

به یک قلب یتیم که خیالم میگفت تا ابد مال تو بود

تو برو

برو تا راحت تر تکه های دل خود را سر هم بند زنم

 .

.

انجا که تو هستی..................گذری نیست مرا

میسوزدو این دل ...........خبری نیست تورا

میخواستم که به سوی تو پرواز کنم

اما......چه کنم بال و پری نیست مرا

فرستنده رها عزیز

قبل رفتن به جهنم این دیالوگ را خواهم گفت :

خدایا ببخش که ناامیدت کردم …

.

.
از روزی به دنیا بی اعتماد شدم که کبریتی دستم را سوزاند که روش نوشته بود

بی خطر !

.

.

صدا …

دوربین …

حرکت …

باز هم برایم نقش بازی کن !

.

این روزا خراب هر کی باشی، فکر میکنه تاریخ مصرفت گذشته ...

با تشکر از عسل عزیز

 جملات احساسی عاشقانه

 جملات کوتاه و زیبا

 جملات زیبای دوستانم

عاشـق خودت هســـ♥ــــتم.

                                        فرستنده دخی